به نا خدا

خطرات موسیقی طبق نظر آیت الله جوادی آملی : ایجاد اشک کاذب و اینکه به اشتباه خیال کنیم عقل عملی ما به درستی تربیت شده

انسان بینش و گرایش دارد.
بینش انسان : انسانها خوبی ها و بدی را می فهمند.
گرایش انسان : انسان ها به خوبی ها گرایش دارند و به بدی ها گرایش ندارند.

برای تنظیم دستگاه بینش و دانش (عقل نظری)، باید راه ‌های برهانی، نظیر فلسفه، حکمت، کلام و عرفان را بپیماییم.
 و برای تنظیم گرایش (عقل عملی)، باید کارهای عملی را پی ‏بگیریم.
عقل عملی مثل مدیر است.
اگر این مدیر به درستی تربیت شود، در برابر فتواهای عقل نظری خضوع می‏ کند؛
 یعنی برای انجام هر کار از عقل نظری فتوا می‏ گیرد؛
 ولی اگر این مدیر به درستی تربیت نشود، خودسری کرده، از مرکز فرهنگی خود که عقل نظری و دانش است، استفتا نمی‏ کند و به عکس از زیرمجموعه خود که شهوت و غضب است، نظر می‏ خواهد و بر اساس میل آن ‌ها عمل می ‏کند.

بدین ترتیب، عقل عملی دیگر مدیر نیست، بلکه شیطان است.
 برای آن‌ که این مدیر هدایت شود، راه‌ های فراوانی وجود دارد.
یکی از راه ‌های هدایت، چنان که در دعای شریف کمیل آمده است: وسلاحه البکاء»، اشک، آه و گریه است که اسلحه درونی مؤمن است.
ما باید بکوشیم از نواختن به خواندن اشعار منتقل شویم، چون نواختن، نرمش و اشک کاذب به ‌وجود می ‏آورد.

بنابراین، اگر باطن مؤمن به سلاح اشک و ناله مسلح باشد، در مقابل خواسته ‏های غضب و شهوت می ‏ایستد و از آن‌ ها پیروی نمی ‏کند، در غیر این ‌صورت، طبق میل خشم و شهوت تصمیم می ‏گیرد.
 برخی می‏ گویند: من هر کار بخواهم انجام می ‏دهم و به کسی کاری ندارم؛
 یعنی این انسان از مرکز فرهنگی روح پیروی نمی‏ کند و در پی ی خواسته ‏های شهوت و غضب است.
 اگر عقل عملی کسی با دعا، مناجات و گریه سر و کار داشته باشد، نرمش صادق می ‏یابد و از عقل نظر پیروی می‏ کند و بر خلاف رضای خدا کاری انجام نمی ‏دهد.
 خواندن و گفتن شعرها یا نثرهای دلپذیر، در نرمی عقل عملی بسیار مؤثر است.
همان ‏طور که خندۀ صادق و کاذب وجود دارد، گریۀ صادق و کاذب هم وجود دارد: گاه انسان با یک طنز ادبی ظریف می ‏خندد که خنده ‏ای صادق است.
 گاهی هم با قلقلک می ‏خندد که کاذب و بی ‏ارزش است.
 گریه هم این ‏گونه است: گاه انسان برای مظلومیت امام حسین (ع) گریه می ‏کند.
گاهی هم با مارش عزا، بی ‏آن‌ که متوفی را بشناسد، اشک می‏ ریزد که اشکی کاذب است.
موسیقی ممکن است چنین خطری داشته باشد؛ یعنی اشکی کاذب به همراه بیاورد و ما خیال کنیم که در عقل عملی ما نرمش ایجاد کرده است.
 این مشکل موسیقی ‏های به اصطلاح عرفانی است.
سایر موسیقی ‏ها هم مسلّماً مخرّب و مخدّرند و موجب نافرمانی عقل عملی از عقل نظری می ‏شوند و انسان را در دام گناه می ‏افکنند.
.
انسان هرچه بالاتر می ‏رود، حرف ‌هایش عاشقانه ‏تر و شورانگیزتر می ‏شود.
آنگاه همان‌ طور که در قدم نخست نواختن را رها کرد، در گام بعدی خواندن را هم کنار می‏ نهد. البته خواندن، اگر غنا نباشد، از بهترین نعمت ‌ها است.
اگر می ‏خواهید در بهشت از صوت خوش داود (علیه السلام) (قاری بهشت) بهره ‏مند شوید، باید از گوش خود مواظبت کنید تا هر چیزی را نشنود.
 در این صورت، در گام سوم به جایی می ‏رسید که وقتی اشعار یا مطالب اخلاقی عرفانی را مطالعه می کنید، اشک از دیدگانتان جاری می ‏شود.

منبع

خطرات موسیقی طبق نظر آیت الله جوادی آملی : ایجاد اشک کاذب و اینکه به اشتباه خیال کنیم عقل عملی ما به درستی تربیت شده

عقل ,عملی ,انسان ,کاذب ,می‏ ,هم ,عقل عملی ,عقل نظری ,به درستی ,درستی تربیت ,که در
مشخصات
آخرین جستجو ها